دبیرستان B دارای پوسترهایی برای آموزش دانش آموزان در مورد نیاز به سبد پلاستیکی دست دوم و حفاظت از محیط زیست بود.
هی و توماس تاکید کردند که پوسترها به عنوان ابزاری برای انتقال سریع و مؤثر نتایج تحقیقات علمی و همچنین به عنوان یک کمک آموزشی و یادگیری مهم هستند.
پورسیتاساری و همکاران مشاهده کردند که پاسخهای دانشآموزان زمانی بهبود مییابد که اعتبار قوی از طریق محتوا، ارائه و زبان از طریق کتابها و پوسترها ارائه شود، که همچنین به مربیان در فرآیند یادگیری کمک میکند و مهارتهای تفکر انتقادی دانشآموزان را در مورد آلودگیهای محیطی بهبود میبخشد.
“راهنمای، مدرسه B، معلم ارشد A: بله، زباله نریزید، همچنین پوسترهایی وجود دارد که دانش آموزان را تشویق می کند زباله را به اطراف پرتاب نکنند و درختان باید محافظت شوند زیرا یک محیط هوای سالم و تمیز ایجاد می کنند.”
همه مربیان مدارس متوسطه تاکید کردند که هیچ مواد پلاستیکی ممنوعه ای در محوطه مدرسه وجود ندارد، در حالی که 64 درصد از مربیان مدارس ابتدایی پیشنهاد کردند که اقلام ممنوعه وجود دارد.
نتایج مشاهده شده ممکن است بر مدارس و مناطق اطراف آن، از جمله سیاست کلی محیط زیست در سطوح ملی و بین المللی، تأثیر بگذارد.
«دبستان الف، معلم ج: بله، به دانشآموزان یادآوری میشود که پلاستیکها و سایر مواد را انتخاب کرده و در سطلهای زباله بیندازند.»
اغلب معلمان آگاه، فعال و آگاه از خطرات آلودگی پلاستیکی نبودند و قادر به آموزش فراگیران و اقدام در برابر استفاده نادرست، خرید و دفع پلاستیک در محیط طبیعی نبودند.
با این حال، استدلال شده است که قرار گرفتن در موقعیت های اقتدار یا تحصیلکرده، رفتار طرفدار محیط زیست را ترویج نمی کند.
به طور مشابه، کوالسکی تأکید کرد که برخی از مربیان قبل از آموزش یا شرکت در یک کارگاه پلاستیکی نسبت به آلودگی پلاستیک آگاهی نداشتند.
در مدرسه ابتدایی B، همچنین عدم درک خطرات بالقوه پلاستیک برای محیط زیست و همچنین سوزاندن پلاستیک توسط مربیان وجود داشت.